سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از غفلت بپرهیزید که از تباهی حسّ است . [امام علی علیه السلام]
حسین خون خدا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» مهمونی

چه مهمونی قشنگی بود تو کربلا .....امام حسین رو بعد از دعوت به مهمونی ، چه خوب سیراب کردند !!!

چه جای گرم و نرمی بچه ی شش ماهه اش رو خوابوندن !!

چه اتاق مناسبی به دختر سه ساله اش دادن !!

 چه استقبال خوبی از فرستادش کردن !! چه بدرقه ی گرمی از خواهرش کردند !!

آدمهایی که شکماشون رو با مال حروم پر کرده بودند ، یه عده منتظر ، چه واژه ی قشنگی !!!!

منتظر مثل کسی که عاشق می شه ، لحظه لحظه انتظار می کشه تا بیاد لحظه ی دیدار یار .

ای منتظرا حواستون هست ؟؟ ای جوونای عاشق حسین !! ای سینه زنای حسینی !!ای منتظرای مهدی !! خواسته ی حسین چی بود ؟؟ اشک ریختن ؟؟ این رو کوفیا خوب بلد بودن خیلی خوب ، وقتی سرهای بریده رو از کوفه رد کردند اولین آدمهایی که اشک ریختن خود کوفیا بودن اما زینب چی ؟؟ در جواب اشکشون گفت همیشه بگریید !!!!

و زینب چه کرد ؟؟؟؟؟

کربلا رو زنده کرد . زینب عاشقانه انتظار کشید ، انتظاری پر از حرکت و پر از مبارزه انتظاری بدون نشستن و بی توقف با وجود اینکه هیچی برای انتظار کشیدن نداشت اما ایستاد و یک تنه جنگید .

حسین چی از کوفیان می خواست ؟ مهدی از ما چی می خواد ؟ کوفیا چه جوابی دادن ؟ ما چه جوابی داریم بدیم ؟

حسین بی یار نمونه ، مهدی چه طور ، حسین تنها بود ؟ مهدی ..................؟

کوفیان در خواب نبودند ، ما چطور ؟ کوفیان با حسین چه کردند ؟  ما با مهدی چه می کنیم ؟ وقتی حسین نبود زینب چه کرد ؟ حال که مهدی نیست ما چه می کنیم ؟ از این دو حال خارج نیست یا در صراطیم و جزء یاران حسین و یا بالعکس کل یوم عاشورا ، هر روز عاشورا است هر روز این جنگ درونی در حال انجامه واقعا ما کدوم طرفیم ؟ با کی هستیم ؟ در خوابیم ؟ !

عاشورا برای تمامی انسانها آزمایشی بود ، چه آنهایی که با حسین یار بودند و تا به آخر همراه ، و چه اونایی که با حسین یار بودند اما نیمه راه ، چه اونایی که حسین رو دوست داشتند و آخر به او پیوستند و چه اونایی که حسین رو درست نمی شناختند و در آخر از او گسستند ، چه اونایی که راه بر حسین سد کردند ، چه اونایی که حسین رو دیدند و راهش رو فهمیدند و به او عشق ورزیدند و راهش رو رفتند مثل همتها و چمرانها . چه اونایی که موندند ادعای محبت حسین رو تو سینه نگه داشتند اما فریفته ی دنیا شدند . همین لحظه همین جا هم عاشورا بر پاست . دو دسته صف کشیدند ، یه عده سینه زن و عزادار ، یه عده دنبال کیف و حال . یه عده روضه خون که حسین رو بیشتر از حد ممکن تکه تکه می کنند تا شاید قطره ی اشکی بگیرن و یه عده با گفتن حقیقت ، یاد حسین رو در قلبها موندگار می کنند . یه عده برای یتیمان حسین تنها می گریند ، یه عده با دستان پر مهر اشکی از چشم یتیم پاک می کنند ، یه عده اسم حسین رو رو بچه هاشون می ذارن ، یه عده با تربیت بچه های حسین گونه ، نام و راه حسین رو تو تاریخ ثبت می کنن مثل مادر شهدا .

اما ما کدوم طرفیم ؟؟ زینب یک منتظر واقعی بود ، ما چطور ؟؟؟؟؟؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » امیر حسین همتی ( سه شنبه 86/10/11 :: ساعت 12:24 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

رمضان
مهمونی
بسم رب المهدی
درد دل رقیه (س)
وصیت نامه امام حسین
یا ثارالله

>> بازدید امروز: 7
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 3522
» درباره من

حسین خون خدا

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب